یک بازیگر سالخورده سینمای صامت یک چشم خصوصی و دستیار حواس پرت اما مفید خود را استخدام می کند تا دختر گم شده اش بل فلاور را پیدا کند. این دو سرنخهای عجیب و غریب و مبهم را دنبال میکنند تا زمانی که مکان آن را پیدا کنند...
یک نینجا استخدام می شود تا در مقابل یک کینه جوی پیر که قصد دارد دولت ژاپن را ور اندازد، ایستادگی کند. او باید با افراد این شخص که همگی دارای قدرت های شیطانی ماورای طبیعی هستند مبارزه کند...
ناتسومه سیچی مجرد است و روزهای آروم و لذت بخشی را در مغازه گل فروشیش می گذراند. در همین حال ، کیهو صاحب یک رستوران رامن در نزدیکی گل فروشی است. این رستوران از پدرش به او رسیده و هم اکنون در حال تعطیلی برای همیشه است…
مانا کوتانی سال ها با سومیره اوتسوکی دوست بود. او شیوه های آزادانه و جذابیت اسرارآمیز سومیر را تحسین می کرد، اما سومیر ارتباط خود را با او قطع کرد. بعداً، مانا خبر مرگ سومیر را می شنود که نمی تواند از پس اندوه آن بربیاید و ....
دکو و دوستش دعوتنامهای برای بازدید از یک شهر شناور و ساخته شده به دست انسان را میپذیرند. در آنجا آنها وارد ماجراهایی میشوند و جنگی بر علیه فردی شرور که کل جزیره را گروگان گرفته است آغاز میکنند.
سه تن از بااستعدادترین و پرکارترین بازیگر-کارگردان ژاپنی برای اقتباس از مجموعه مانگای کالت هیرویوکی اوهاشی در مورد شخصیتهایی در «گوشهای مبهم» از جهان، پرسنل خود را با هم متحد کردهاند.
سه دانش آموز دبیرستانی که از طریق اینترنت با هم آشنا شده اند، برنامه ای می چینند تا روح تابستانی را ملاقات کنند: روح زن جوانی که با آغاز آتش بازی ظاهر می شود.
ماکوتو کاشیبا یک کارمند بانک نخبه است و برای یک بانک بزرگ در دفتر مرکزی آن در توکیو کار می کند. به دلیل یک اشتباه جزئی، او به یک شعبه کوچک در یک شهر روستایی تنزل می یابد. او از وضعیت خود ناامید شده است. در آنجا با یوشینو زیبا آشنا می شود و...
آتسوکو و آکیرا یک زوج با یک دختر و یک پسر هستند. آتسوکو مسئول امور مالی دوران بازنشستگی می باشد از پولی که شوهرش به او می دهد، پس انداز کرده و خودش هم با کار پاره وقت کسب درآمد می کند.
نه سال پس از زلزله و سونامی توهوکو در سال 2011، دو مورد قتل در سندای، استان میاگی رخ می دهد. فرض بر این است که دو قربانی توسط یک فرد به قتل رسیده اند. هر دو قربانی سرتاسر بسته شده بودند...