ماری مک کیِب” ملقب به «ویکسن» (روباه ماده) بعد از کشته شدن والدینش به وسیلهی توتم اسرارآمیز خود یعنی “تانتو” میتواند هرزمان صاحب قدرتهای یک حیوان شود. ابرقهرمانی که با جنایت ها به نبرد می پردازد، او با قاطعیت مبارزه می کند تا جهان را از تهدیداتی همانند قاتلان والدینش را از بین ببرد…
چهار نفر از دوستان در طول تابستان سال 1969، به عمارتی در یک منطقه ای دور از خانه شان رفته اند تا تفریح کنند. آنها پس از گذراندن شب با موردی که انتظارش را نداشتند رو به رو می شوند و تعدادی مزاحم خطرناک قصد آزار دادن آنها را دارند و ...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
این فیلم که بازسازی فیلمی با همین نام ساخته شده در سال ۱۹۸۴ است داستان روحی بنام فردی کروگر (جکی ارل هالی) است که چهار انگشت او دارای تیغ های برنده ای هستند...
این سریال نسل جدیدی از سری قبلی این سریال می باشد که در سال های قبل ساخته شده. نسل جدیدی از جوانان که برای رسیدن به اهداف شخصی خود کار های خاصی انجام می دهند. داستان سریال با به قتل رسیدن سیدنی اندروز شروع می شه و در ادامه به حواشی قتل پرداخته می شه و …
هارپر جزیره ای است که حدود هفت سال پیش شاهد قتل های زنجیره ای وحشتناکی بوده است ! قاتل بی رحم افراد دهکده را به طرز فجیعی به قتل رسانده، ولی در نهایت توسط کلانتر جزیره کشته شده و به سزای اعمال خویش میرسد ! چند سال بعد و در عین ناباوری، افراد ساکن در جزیره دوباره شاهده قتل های زنجیره ای فجیع، آن هم مانند همان نمونه ی ۷ سال پیش میشوند !حال این سوال در نزد همگان مطرح میشود که آیا قاتل زنجیره ای دوباره زنده شده و بازگشته، یا اینکه شخص دیگری به تقلید از وی مرتکب این جرایم فجیع شده است …
یک روز تابستانی زیبا در اردوگاهی، ری 19 ساله تصمیم می گیرد دو زن جوان را بکشد. دوستان او، جن و تیم، شاهد قتل و همچنین به او در انجام این کار کمک میکنند. چهار سال بعد ...
یک بیمار روانی از آسایشگاه خود گریخته و به خانه دوران کودکی اش که تبدیل به یک انجمن خواهری شده باز می گردد.او در شب کریسمس شروع به کشتن خواهران انجمن یکی پس از دیگری می کند...
«مایکل نیومن» (سندلر) یک دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون به دست می آورد که نه تنها به او اجازه می دهد تلویزیون و دستگاه صوتی اش را از راه دور کنترل کند، بلکه این امکان را در اختیارش می گذارد که کل زندگی اش را به میل خودش عقب و جلو کند یا از حرکت باز ایستاند...
جیل جانسون دختر دونده ای است که به دلیل خیانت دوست پسرش با او به هم زده است. جیل از طرف خانواده تنبیه میشود و به مدت یک ماه ماشین و موبایل خود را از دست میدهد. او میبایست برای یک شب، پرستاری دو کودک بیمار دکتری که قرار است تا پایان شب با همسرش بیرون از خانه باشد، را بر عهده گیرد. اما در آن خانه تماس های مشکوکی گرفته می شود که معلوم است فرد مزاحم، او را میبیند و حرکاتش را زیر نظر دارد...