زمانی که ریدلر، یک قاتل زنجیرهای سادیست، شروع به قتل شخصیتهای سیاسی کلیدی در گاتهام میکند، بتمن مجبور میشود فساد پنهان شهر را بررسی کند و دخالت خانوادهاش را زیر سوال ببرد...
اینبار قهرمان دبیرستانی یا همان کیک-اَس به گروهی از شهروندان معمولی که از او الهام گرفته و پوشش هایی ابرقهرمانی برای خود ساخته اند ، می پیوندد و در همین حین ، ردمیست(کریستوفر مینتس) به دنبال انتقام از کیک-اَس به گروه آن ها حمله می کند و...
در زمان آینده، در شهری بنام «مگا سیتی یک» که زیر سلطه ی تبهکاران است، نیروی پلیس به تنهایی بعنوان قاضی، هیئت منصفه، و جلاد عمل می کند. یک مامور پلیس ( کارل اوربان ) بهمراه یک کارآموز مشغول مبارزه با یک باند تبهکاری است که یک ماده مخدر بسیار خطرناک را در سطح شهر پخش می کنند...
هشت سال بعد از اینکه «بتمن» ( کریستین بیل ) تمام جنایت های «هاروی دنت» را گردن میگیرد، رهبر گروهی از تروریست ها بنام «بین» ( تام هاردی )، شهر گاتهام را ویران می کند و اینگونه است که شوالیه تاریکی برای محافظت از شهر باز می گردد...
سال 1957 است . لو فورد جانشین کلانتر در منطقه ای در نزدیکی تگزاس به نام سیرکا است که وظیفه دارد پسر یکی از ثروتمند ترین افراد شهر را از شر یک رابطه عاطفی با یک ف**شه به نام جویس خلاص کند . او باید جویس را به خارج از شهر انتقال دهد تا از یک رسوایی بزرگ جلوگیری شود اما لو هنگام انجام ماموریت درگیری رابطه ی با جویس می شود اما او در عین ناباوری نقشه قتل جویس را می کشد
داستان این فیلم حول سه شخصیت می گردد: یک یک مرد ساده و معمولی که به این باور است که او یک ابرقهرمان می باشد، روانپزشک او، و دختر نوجوانی که با او دوست شده است...
دیو لیزفسکی یک دانش آموز ساده دبیرستانی است که به کتابهای کمیک علاقه زیادی دارد. او یک روز تصمیم می گیرد یک ابرقهرمان شود، در حالی که نه قدرتی دارد، نه آموزشی دیده و حتی دلیل قانع کنندهای هم برای انجام این کار ندارد.
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند.
بروس وین که در تمام عمرش، شهر خود، گاتهام را غرق در فساد و خلاف دیده است، تصمیم میگیرد به قهرمانی تبدیل شود که گاتهام بیشتر از هر چیزی به آن نیاز دارد - بتمن.
«بتمن» (جرج کلونی) و «رابی» سعی دارند رابطه شان را حفظ کنند، زیرا باید «آقای منجمد» (آرنولد شوارزنگر) که قصد دارد گاتهام را منجمد کند، را متوقف سازند...
قرن بیست و یکم. جامعه آرام است و اهالی «سال آنجلس» از خشونت می پرهیزند. تا این که جنایتکاری به نام «سایمن فلیکس» (اسنایپس) پس از این که سی و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قید قول شرف آزاد می شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنایت می کند و مقامات ناچار می شوند دشمن قدیمی «سایمن»، گروهبان پلیس، «جان اسپارتن» (استالون) را نیز از حالت انجماد خارج کنند...
مردی بدذات و عجیب و غریب، مشهور به «پنگوئن» (دنی دویتو)، به کمک یک تاجر فاسد بنام «مکس شرک» (کریستفر واکن) قرار است کنترل شهر گاتهام را در دست بگیرد. «بتمن» تنها کسی است که می تواند جلوی آن دو را بگیرد، گرچه «زن گربه ای» (میشل فیفر) نیز راه و روش خود را برای مقابله با آن ها دارد...